کد مطلب: ۶۸۳۲۷۱
۱۱ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۷

«درون و بیرون»: یک ایده فلسفی مهیج و مهم برای تربیت فرزند

گزارشی از فیلم «درون و بیرون» - یک ایده فلسفی مهیج و مهم برای تربیت فرزند

به گزارش مجله خبری نگار، خیلی‌وقت‌ها «رفتار» ما تابع «هیجانات» داخلی ماست. انگار درون ما یک اتاق فرماندهی مستقر است که به اندام و حتی افکار ما دستور می‌دهد درهرلحظه چه کاری انجام دهند؛ درست مثل برج مراقبت یک فرودگاه بزرگ که تمام پرواز‌های ورودی و خروجی را کنترل کرده و برای همه خلبان‌ها دستورالعمل صادر می‌کند و حتی در مواقع بحران به فریاد می‌رسد مبادا حادثه‌ای رخ دهد که البته گاهی بدترین حوادث هم به وقوع می‌پیوندد.

برای بسیاری از ما، درون‌مان مثل «جعبه سیاهی» است که نمی‌دانیم داخلش چه می‌گذرد و، چون از داخل آن بی‌خبریم، از بعضی رفتار‌های غیرقابل پیش‌بینی‌مان متعجب می‌شویم و آخر سر به خاطر همین مجهولِ داخلی، دست‌مان را بالا می‌گیریم و در دل‌مان می‌گوییم: خوب دیگر! زورم به خودم نمی‌رسد، پس هرچه بادا باد!

مضمون فلسفی یک انیمیشن

حال اگر بخواهید همین ایده فلسفی را تبدیل به یک فیلم پویانمایی کنید می‌شود انیمیشن «درون و بیرون» (Inside Out). چندی است دومین قسمت از این فیلم سینمایی هم به بازار آمده و تا اینجای کار به پرفروش‌ترین انیمیشن سال تبدیل شده است. 

داستان فیلم به اتفاقات درون ذهن یک کودک می‌پردازد و نتیجه آن را در تصمیمات، ارتباطات و احساسات او در زندگی واقعی نمایش می‌دهد. در اتاق فرمان ذهن او، چند شخصیت اصلی درحال همکاری و گاه نزاع هستند: شادی، غم، خشم، ترس، نفرت. اینها دست‌به‌دست هم می‌دهند و در هرلحظه یکی بر بقیه غالب شده و به تصمیم‌گیر اصلی «رایلی» (شخصیت اصلی داستان) تبدیل می‌شود. اما ظاهرا نظریه اصلی کارگردان آن است که در میدان پرتنش «مدیریتِ وجود»، حتما عنصر «شادی» باید حاکم باشد تا زندگی کودک، به سامان شود. (روی این فقره نقد جدی دارم که شاید بعدا به آن بپردازم).

در قسمت دوم فیلم، این دختر به سن سیزده‌سالگی رسیده و عملا دوران «بلوغ» را تجربه می‌کند. پس در اتاق فرمان ذهن او چند شخصیت و نیروی جدید اضافه می‌شوند که با مدیران قبلی به زدوخورد می‌پردازند؛ ازجمله اضطراب، حسادت، بی‌حوصلگی، خجالت. در این مرحله، «اضطراب» مدیریتِ وجودی دختر را به عهده می‌گیرد و جا‌هایی برایش به‌خوبی کارسازی می‌کند و گاهی او را به ورطه نابودی می‌کشاند. (روی همین قسمت هم نقد مهمی دارم که باشد برای مهلتی دیگر).

درنهایت فیلم مخاطب خود را به این نقطه می‌رساند که پس از بلوغ باید ترکیب متوازنی از این حس‌ها و هیجانات در کنار هم به نقش‌آفرینی بپردازند تا شخصیت کودک به تعادل و سعادت برسد.

کم‌کاری ما

سرجمع به نظر می‌آید پرداخت تصویری این ایده فلسفی، بسیار مهم و درعین‌حال جذاب است. صد حیف که ما به‌رغم فرهنگ غنی ملی و دینی و مبتنی بر معارف جدی اخلاقی و فلسفی خود، هرگز نتوانسته‌ایم چنین تصویرسازی‌های عامه‌پسند و جهت‌آفرینی را ارائه کنیم.

به‌هرتقدیر دیدن این فیلم را به شما توصیه می‌کنم؛ به‌ویژه به پدر و مادر‌های عزیز.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر